سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که راز خود را نهان داشت ، اختیار را به دست خویش گذاشت . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 102 فروردین 29 , ساعت 1:3 صبح

سعید بیابانکی در بیستمین‌وششمین برنامه «چشمه حکمت»، به بازتاب و واکاوی واژه «حلم» به عنوان یکی از زیبنده‌ترین و پسندیده‌ترین صفات و فضایل اخلاقی و معرفتی انسان در ادبیات عرفانی و معنوی شاعران و ادیبان پرداخت.

سعید بیابانکی، در بیستمین‌وششمین برنامه چشمه حکمت ایکنا که به مناسبت ماه مبارک رمضان تهیه شده، با درود و احترام و ضمن ابراز امیدواری نسبت‌ به آنکه مجموعه درس‌گفتارهایی که در قالب چشمه‌ حکمت خبرگزاری ایکنا تقدیم همراهان مسلمان و مؤمنان روزه‌دار شده‌ است مقبول طبع بلند صاحب‌نظران قرار گرفته باشد، گفت: در این درس‌گفتار قرار است که نگاهی بیفکنیم به ادبیات عرفانی در باب صفت و واژه «حلم» و ببینیم که عرفای بزرگ ادبیات ایران‌زمین برای ما چه گفته‌اند.

خواجه‌ نصیر طوسی در کتاب «اخلاق ناصری» در باب انواعی که تحت اجناس فضایل باشند می‌نویسد: «حلم» آن بُوَد که نفس را طمأنینه‌ای حاصل شود تا غضب به‌ آسانی تحریک او نتواند کرد و اگر مکروهی بِدو رَسد در شَغَب نیاید.

در کتاب تذکره الاولیاء عطار نیشابوری آمده: «گفته‌اند اصل عقل چیست؟؛ گفت: حلم»

در مثنوی هم این‌گونه می‌خوانیم:

تیغِ حلم از تیغِ آهن تیزتر

بل ز صد لشکر، ظفرانگیزتر

در کتاب «مناقب‌العارفین» این‌گونه آمده: بزرگ‌ترین همه‌چیز دو چیز است؛ یکی حلم و دیگری علم.

در دیوان شمس هم مولانای بزرگ گفته است:

دو سه گام ار ز حرص و کین به حلم آیی؛ عسل جوشی

که عالم‌ها کنی شیرین؛ نمی‌آیی زهی کاهل

«حلم»؛ صفت عشق و حق است. عظمت و بی‌کرانگی حلم او؛ موجب سرافکندگی مخلوقات عظیم و گستاخی دل‌ها شده‌است.

ای کوه از حلمت خجل، وز حلم تو، گستاخ دل

تا درجهد دیوانه گستاخ، در ایوان تو

شمس تبریزی نیز آراسته به صفت «حلم» است:

اگر آتش شبی در خواب، لطف و حلم او دیدی

گلستان‌ها شدی آتش، نکردی ذره‌ای تیزی

امیدوارم که همه ما به «حلم»، این صفت پسندیده مزین باشیم و در زندگانی انسان‌هایی بردبار و حلیم باشیم.

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ