تهیهکننده سریال امام علی(ع) ناگفتههایی را از ساخت این مجموعه تلویزیونی مطرح کرد که در میانِ آنها امضایِ رهبر انقلاب پایِ فیلمنامه سریال، ماجرای منقلب شدن بازیگران و سختیهای ساختِ این مجموعه قابل توجه بود.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: درباره سریال امام علی(ع) روایتها و ناگفتههای زیادی مطرح شده؛ سریالی که سال 1375 برای اولین بار روی آنتن رفت و تبدیل به یکی از مجموعههای پرطرفدار تاریخ تلویزیون شد. این سریال بارها بازپخش شده است، اما چرا این سریال آنقدر ماندگار شده سئوالی است که برای رسیدن به پاسخ آن شاید هنوز زمان لازم داریم ؟
بههرحال در گفتوگوهای مختلف بازیگران و سازندگان این سریال بارها این سؤال را پاسخ دادهاند که اول از همه فیلمنامه جذاب داود میرباقری عامل موفقیت این سریال است یا اینکه زبان دیالوگهای سریال امام علی(ع) براساس تاریخ بیهقی نوشته شده و دیالوگهایی که در عین همه فهم بودن، دارای وزن، صلابت کلام و معنای خاص، بسیار فاخر بوده که توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
این درحالی است که در عین حال دیالوگهای سریال، شبیه عمده آثار تاریخی که ثقیل حرف میزنند و مخاطب عام از آن سر در نمیآورد، نیست. یکی دیگر از عوامل موفقیت سریال حتماً شخصیتپردازی بازیگران کاربلد این مجموعه تلویزیونی است که عاملی بوده تا در ادوار مختلف بازهم سریالی پرمخاطب شناخته شود و گروهی براین باورند شخصیتهایی که در سریال امام علی(ع) در حد تیپ نماندند و شخصیتها همه شناسنامه دارند.
البته فراموش نکنیم که حتی اگر بینندهای درباره کسانی مثل ابوذر غفاری، مالک اشتر و دیگر یاران امام علی(ع) و نیز اردوگاه قطب شرّ مطالعه نداشته باشد به واسطه تطبیق صحیح و درست دیالوگها و روایت داستان با تاریخ با دیدن سریال پی به موقعیت هر شخصیت میبرد و از سوی دیگر با برجسته کردن شخصیتی مثل قطام و ولید دایره اطلاعات بینندهها را بالا برد.
در قدرت شخصیتپردازی سریال همین مقدار کافی است که بدانیم ابوذر غفاری تنها در یک اپیزود حضور داشت، اما تصویرش چنان استوار و قوی است که در حافظهها حک شده است و مخاطبان براین باورند که کنار همه این رموز موفقیت، بازیگران خوب سریال است که همه در جایگاه خودشان درخشیدند.
هرچند نباید فراموش کنیم کنار انتخاب درست نقش مالک اشتر (داریوش ارجمند) که این قهرمان تاریخی را بسیار خوب به مخاطب نشان میدهد و شخصیتپردازی و ایفای نقش را دچار افراط و تفریط نمیکند، در عین حال بازیگران نقشهای قطام، ولید، معاویه و خصوصاً عمر و عاص بسیار درخشیدند.
کنار همه اینها نباید از تیتراژ و موسیقی ماندگار سریال هم گذشت؛ استاد فرهاد فخرالدینی براساس عبدالقادر مراغهای (موسیقیدان، نوازنده و هنرمند ایرانی قرن نهم هجری) موسیقی سریال را ساخت و حواسش بود که موسیقی متن گاهی باید حزین باشد و گاه شاد و تیتراژ ترکیبی از هر دو.
در تولید این سریال محمد بیکزاده کار تهیهکنندگی را به عهده داشت. وی فارغالتحصیل دکترا در رشته ادبیات و حقوق از دانشگاه مشهد مقدس و تهران و محقق و پژوهشگر در عرصه علوم دینی است. او در دهه 1360 مسئول طرح و برنامه گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما بود و سریال امام علی(ع) را به عنوان اولین سریال بزرگ مذهبی پس از انقلاب تهیهکنندگی کرد.
بیکزاده مسلط به زبان و ادبیات عربی است و در پژوهش و تحقیق از منابع شیعی و اهلسنت برای سریال امام علی(ع) فعالیت داشت. البته او سریال ماندگار «بانو»، «قصههای کهن»، «کمند خاطرات»، «پدر»، «زیر چتر خورشید»، «ترنم» و سرمایهگذاری «پهلوانان نمیمیرند» و تهیهکنندگی فیلم سینمایی «ساحره» را نیز در کارنامهاش دارد. به سراغ وی رفتیم و او به چند روایت قابل تأمل و خواندنی از مجموعه امام علی(ع) و البته نگرانیاش از وضعیت سریالسازی تلویزیون پرداخت.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* بگذارید گفتوگو را از اینجا آغاز کنیم که سریالهای خوب، فاخر و اصطلاحاً الفویژههای ماندگاری در گذشته ساخته شده که امروز به ندرت اتفاق میافتد. حداقل در چند سال اخیر که اصلاً نداشتیم و این روزها آقای میرباقری سریال «سلمان فارسی» را جلوی دوربین دارند و حضرت موسی(ع) که بعد از چند سال هنوز رسماً وارد مرحله پیش تولید نشده است. نکته اینجاست که چرا سریالسازی در این سطح کمفروغ شد؟
روایت و ساخت کارهای تاریخی تخصص نیاز دارد؛ در قدمِ اول باید با تاریخ آشنا بود و در وهله بعدی به ادبیات تاریخ اشراف پیدا کرد. شما نمیتوانید کار تاریخی بسازید و یک دستی زبانی و در واقع یک همنواختی زبانی را رعایت نکنید. شما نمیتوانید کار تاریخی بسازید و تطبیق با تواریخ مختلف نداشته باشید.
شما نمیتوانید کار تاریخی بسازید و تکیه به تاریخ واقعی نداشته باشید. در گذشته، تهیهکنندگان طراح موضوع بودند و تهیهکننده باید دانش این کار را میداشت. متأسفانه امروز تعریفی که برای تهیه کننده به وجود آمده همهچیز در سرمایهگذاری و پول خلاصه شده است. در تعریف جدید تهیه کننده پول را از سازمان صداوسیما و نهادها و سازمانهای دیگر میگیرند و میانِ عوامل توزیع میکنند. به واقع طراحی در کار نیست و طراحی را دیگریای میکند که حالا خوب است یا بد، بحثِ دیگری است. اما کار تاریخی نیازمند همه این مواردی که اشاره کردم است و خیلی چیزها مضاف بر اینها نیاز دارد. طبیعتاً اگر کار تاریخی با این شرایط فعلی ساخته شود یا کار ضعیفی میشود و یا کاری تکراری. در مورد یکی از سریالهایی که اکنون در حال ساخت است یا به عبارتی در حال پیش تولید هست، با من یکی از دوستان صحبت کرد، گفتم قبل از آن شما به متر و معیاری که مقابلتان وجود دارد، نگاه کنید.
به عنوان مثال در مورد حضرت موسی(ع)، یک متر و معیاری مقابل ما قرار دارد به نام فیلم «10 فرمان»! شما اگر بخواهید فیلمی درباره حضرت موسی(ع) بسازید یا باید بالاتر از این متر و معیار باشد و قدرتمندتر از 10 فرمان ظاهر شود یا اصلاً ساخته نشود. البته ترجیح من این است که ساخته نشود. چون بالاتر از آن نمیتوانند بسازند.
پیشنهاد من درباره ساخت سریالی درباره ایشان این است که دوستان پرداختن به حضرت موسی(ع) را از ابتدای تولد کنار گذاشته و اگر قرار است کاری ساخته شود از ماجرای حضرت به بعد را مدنظر داشته باشند. مثلا از رود اردن به هدایتِ یوشع نبی بپردازند. تا قبل از توقف حضرت موسی(ع) در رود اردن خیلی زیبا در همان فیلم 10 فرمان گفته شده اما، بعد از آن را هنوز کسی روایت نکرده و بسیار بِکر و اصطلاحاً دست نخورده است. متأسفانه درباره ساخت درست و اصولی کارهای تاریخی روی موضوعات، عمیق فکر نمیشود و کسی هم حاضر نیست در کارهای تاریخی کار سخت انجام دهد.
بالاترین دستمزد در سریال امام علی(ع) به چه کسی داده شد؟
* امروز اگر فیلمسازی بخواهد سریال تاریخی بسازد اصول ساخت سریال تاریخی چیست؟ شما وقتی تهیهکننده سریال امام علی(ع) بودید 19 ماه فیلمبرداری داشتید و حدود 269 میلیون تومان هزینه این سریال شد. شاید برای بسیاری این مبلغ تعجببرانگیز باشد. چرا که از بازیگرانی استفاده کردید که دستمزدهای بیرونیشان بالای 150 هزار تومان بود و در این پروژه 70 هزار تومان گرفتند. چطور میتوانیم کار بزرگ و تأثیرگذاری مثل سریال امام علی(ع) را ساخت که همه ارکان آن سرجای خودشان باشد؟
اما اصول ساخت کارهای تاریخی؛ گام نخست برای ساخت یک سریال تاریخی، سناریو است؛ سناریو برای کار تاریخی طبیعتاً تواریخ مختلف و نقل قولهای متفاوت در مورد یک موضوع است. علت اینکه هرکس از یک زاویه به موضوع نگاه کرده و هر تاریخنویسی از زاویهای تاریخ را روایت کرده است.
وظیفه کسانی که قرار و قصد بر تولید کارهای تاریخی دارند ابتدا این است که همه تواریخ را به خصوص تاریخ اسلام که بیشتر متون، عربی است و اندکی فارسی؛ اینها همه باید مطالعه شوند مشترکات اینها تفکیک و مفترقات دور ریخته شود. کاری که ما در سریال امام علی(ع) کردیم.
جالب است بدانید، عدهای در زمان پخش این سریال، شروع کردند به منفیبافی و علیه این سریال صحبت کردند. من لیست متون تاریخی که 72 یا 73 کتاب بود را به عنوان فهرست اعلام کردم و گفتم مأخذ و منبع ما اینها بودند و همه سکوت کردند. نتوانستند از این سریال ایراد تاریخی بگیرند، چون از موارد اختلافی بین مذاهب هوشمندانه صرفنظر کرد.
به دلیل اینکه اولین کاری بود در حوزه ائمه اطهار(ع) ساخته میشد همه ارکان با ظرافت و دقت بیشتری کار میکردند؛ چون حساسیتها بسیار زیاد بود و از طرفی شاید غیرت ما قویتر بود.
ماجرای تمجید رهبر انقلاب از فیلمنامه و کشف یک دیالوگ خنک
* شما فیلمنامه را محضر همه مراجع عظام تقلید خصوصاً رهبر انقلاب بردید که ایشان گویا روی فیلمنامه نکاتی هم داشتند.
ببینید همانطور که قبلا گفتم این سریال ویژگیهای زیادی داشت و البته به دلیل اهمیت مذهبی آن نمیتوانستیم سطحی کار کنیم بنابراین نظر مراجع و علما لازم بود بنابراین فیلمنامه را خدمت آنها بردیم، تا نظرشان را بدهند و اگر ایرادی بود مطرح شود. علما میگفتند فیلمنامه خوبی است اما هیچکس همت اینکه زیرِ متن نکتهای بنویسد و یا به قولی همین تأیید را مکتوب کند را از خودش نشان نداد و تنها کسی که زیر فیلمنامه ما مطلبی نوشتند و از آن تمجید کردند رهبر انقلاب بود.
وقتی فیلمنامه از سوی رهبری پس از مطالعه و بازخوانی به دست ما رسید، در مرقومهای پای فیلمنامه از ایشان بود که آن را تأیید کردند و از خداوند برای ما توفیق خواستند. اما نکته اصلی اینجا بود که در وهله بعدی آنقدر متن را با دقت خوانده بودند که جلوی یک دیالوگ نوشتند: "چه خنک!". اتفاقاً درست نوشتند و آن دیالوگ را حذف کردیم.
البته نکتهای که لازم است، به آن اشاره کنم این است که ما در کارهای تاریخی دو سه گروه مدعی داریم؛ اول عامه مردم و اعتقاداتشان است که نباید با آنها شوخی کرد. دوم دانشگاهیان و تاریخدانان و سوم حوزویان. این سه گروه مدعی هستند و شما باید طوری سریالِ تاریخی را بسازید که پاسخ این سه گروه داده شود.
پاسخ گروه نخست، احترام به فهم و درک آنهاست؛ یعنی باید به فهم و درک مردم - مخاطبان - احترام گذاشت. پاسخ گروه دوم عدم تعارض تاریخی است؛ هرجا که خلاف تاریخ صحبت کنیم اینها مدعی خواهند بود و شما باید پاسخ بدهید. گروه سوم هم تعارضهای دینی است که باید به اهالی حوزههای علمیه پاسخ بدهیم.
البته در این میان یک گروه پاسخخواه دیگر هم وجود دارد که اهل ادب هستند و این سختترین کار است. کاری که ما در سریال «امام علی(ع)» کردیم گفتیم زبان معیار ما تاریخ بیهقی باشد و واقعاً آقای میرباقری از عهده این کار برآمد و اگر شما یکسری از مونولوگها و دیالوگهای سریال را مرور کنید به این واقعیت خواهید رسید که واقعاً بیشتر شعرند تا مونولوگ و دیالوگ!
* نکتهای که درباره تمجید رهبر انقلاب و نکات ایشان بر فیلمنامه سریال «امام علی(ع)» مطرح کردید بعدها آقای میرباقری گفتند این تمجید رهبر انقلاب پشتیبان بسیار جدّی برای پیشبردِ سریال شد.
همینطور است؛ ارتش به ما کمک کرد به واسطه آنچه آقای خامنهای (مقام معظم رهبری) نوشتند، سپاه کمک کرد به واسطه همان نوشتهای که رهبر معظم انقلاب پایِ فیلمنامه سریال امام علی(ع) ثبت فرموده بودند. واقعاً با این نوشته کارمان را پیش بردیم و برای ما پشتیبان بود.
همه خودمان را خرج کردیم
* اما با این تفاسیر ساخت سریالی که اولین سریالِ مذهبی و دینی بعد از انقلاب محسوب میشد و شخصیتِ بزرگ و حساسی به نام «امام علی(ع)» را قرار بود روایت کنید به نظر میرسد از زوایای مختلف کار را سختتر میکرد.
دقیقاً بسیار سخت بود. اما طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف... . طالع ما مدد داد و انصافاً دامنش را به دست آوردیم و در این مسیر همه خودمان را خرج کردیم. همه میگویم، یعنی از بالاترین رده حرفهای پروژه تا پایینترینِ آن که البته در سینما بالا و پایین نداریم. همانقدر ارزش در مستخدمین است که در تهیهکننده و کارگردان هم است. چون همه استعداد آن را دارند که کار را خراب کنند. همه حقیقتاً خودشان را خرج کردند؛ هرکس هرکجا رابطهای داشت و نسبتی داشت آن رابطه خرج شد تا کار انجام شود.
کسر بودجه اجازه نداد پایان سریال به گونهای دیگر شود
* جایی بود که کار آنقدر در مسیر تولید سخت شده باشد که بگویید کار متوقف شود؟
پایان کار متوقف کردیم؛ متأسفانه ما در روزهای پایانی تصویربرداری میخواستیم فینالهای دیگری را داشته باشیم، اما به دلیل کسر بودجه این اتفاق میسر نشد.
چون سریال «امام علی(ع)» اولین کار بود خیلیها نمیدانستند سرانجامش چه خواهد شد فقط خودمان میدانستیم و کسانی که پلانها را روی پرده دیده بودند، میدانستیم کار، کار خوبی خواهد شد.
حتی از مدیران سازمان صداوسیما کمتر کسی میدانست این کار، کار خوبی میشد، بنابراین ما گرفتار بودجه طرح شدیم و تقریباً 20، 30 میلیون دیگر نیاز داشتیم تا کار ابتر بسته نشود. مجبور نشویم یک جفت پا را ببینیم که به سمت دریا میروند و کفشهای پاره علی بن ابیطالب را نشان دهیم.
* کجا باید تمام میشد؟
در واقع یک تصویر سورئال بود یک جفت پای همان کسی که در سریال، نقش حضرت علی(ع) را بازی میکرد به سمت دریا میرفت و سریال همینجا ختم شد. اما چیزی که خودمان طراحی کردیم ادامه تاریخ بود و تا شروع خلافت امام حسن(ع) پیش میرفت.
داریوش ارجمند و مهدی فتحی در سریال امام علی(ع) کارگری هم کردند!
* شاید خیلی از مخاطبین هنوز هم نمیدانند که نقش حضرت علی(ع) را استاد مهدی فتحیای بازی کرد که با نقش عمر و عاص در این سریال درخشید. اصلاً اعجاز حضور این بازیگر فقید و خیلی از بازیگران دیگری که همچون بهزاد فراهانی نقش معاویه و داریوش ارجمند که امضایِ ارزشمندی برای نقشِ مالک اشتر به جای گذاشت، صحبت کنید.
بعد از این سریال، مجموعههای دیگری مثل «امام حسن(ع)» هم ساخته شد که نقش معاویه و برخی از نقشهای دیگر را داشت. اما آنقدر روی این نقشها و شخصیتپردازیها کار شد که همه این کاراکترها را با سریال «امام علی(ع)» به یاد میآورند.
جالب است که من به تهیهکننده سریال «امام حسن(ع)» پیشنهاد دادم که شخصیتهای مشترکی در هر دو کار وجود دارد که بیایند برای بازی در آن شخصیت از بازیگر سریال امام علی(ع) استفاده کنند که نشد. حالا به چه علت یا آقای فخیمزاده مقاومت کرد یا اینکه خودشان علت دیگری را در ذهن داشتند این کار نشد. اما قاعدتاً این نوع شخصیتها را بازیگری بازی میکند در ذهن مخاطب میماند و بهتر است در روایت ادامه زندگی آن شخصیت هم دوباره از همان بازیگر استفاده شود.
* یکی از نکات جالب درباره بازیگرانِ سریال «امام علی(ع)» عشقی است که آنها داشتند و ترجیح دادند باشند حتی اگر دستمزدهای پایینی بگیرند...
هم دستمزد پایین گرفتند و هم در حین کار داریوش ارجمند و مهدی فتحی به عنوان دستیار طراح صحنه کارگری هم میکردند و این در سینمای ایران بیسابقه است که بازیگر نقشهای اول، دستمزدشان پایین باشد و از این کارها بکنند.
* این عوامل شکلگیری امام علی(ع) بود.
دقیقاً همینطور است. همه کمک کردند اصلاً سینما، حرفهای است که کسی نمیتواند بگوید من ساختم! در سینما آبدارچی همانقدر اهمیت دارد که کارگردان و تهیهکننده و بازیگر نقش اول جایگاهشان مهم است. در واقع همه یک تیم هستند که هر بخش میتواند کار بخش دیگری را زیر سؤال ببرد اگر درست انجام نشود. اینجاست که باید بگویم ما ساختیم خوشبختانه خوب هم ساختیم.
مدیران وقتِ تلویزیون فکر میکردند میخواهیم یک کار استودیویی بسازیم
* کدام سکانس گریه تهیهکننده را درآورد؟
همه سکانسها؛ راه تاریک بود تا به حال در این کشور چنین کاری نشده بود همه هم به ما میگفتند آخرِ آن یک نوحهخوانی درمیآورید. بودجه اولیهمان 27 میلیون تومان بود. چون مدیران وقتِ سازمان صداوسیما فکر میکردند قرار است یک کار استودیویی بسازیم. «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق؛ بدرقه رهت شود همَّت شَحنِه نجف.» من در واقع به سازمان صداوسیما کلک زدم و فریبگاری کردم. چرا که رفتیم با آن 27 میلیون تومان در شهرک غزالی دکور مدینه را ساختیم.
نامهای نوشتم به مدیر وقت شبکه یک آقای مهدی فریدزاده که بنده را از دوران کودکی میشناختند و میدانستند خدشهای در کارم نیست، فازِ اول سریال امام علی(ع) تمام شد و لطفاً برای فاز دوم تعیین اعتبار فرمایید.
* آنها فکر میکردند با همان مبلغ کار تمام میشود؟
- بله فکر میکردند ما میخواهیم یک کار استودیویی بسازیم روز اول هم داوود میرباقری میگفت نمیگذارند و من گفتم کار را پیش میبریم.
* طرح سریال «امام علی(ع)» برای شما بود یا آقای میرباقری؟
طراح برای ما بود؛ یک سناریو آقای علاءالدین رحیمی آوردند به نام «همچون خاری در گلو»؛ هنوز هم این نام در ذهنم مانده است چون خیلی برایم مهم بود. من این سناریو را خواندم و دیدم عیناً از تاریخ طبری برداشته شده است. اگر تاریخ طبری را مطالعه کرده باشید میبینید خودش دیالوگه است. با آقای فریدزاده (مدیر وقت شبکه یک) صحبت کردم گفتم آقای فریدزاده یا باید کار امام علی(ع) خوب ساخته شود یا ساخته نشود؛ ایشان هم به من گفت قبول دارم و گفتم پس بسپار به ما.
امام علی(ع) برایم فراتر از یک شخصیت دینی است/ نام علی(ع) را میآورم منقلب میشوم
* این عشق به حضرت علی(ع) از کجا میآید که وجود شما را گرفته و اینجا گفتید باید اینطور ساخته شود یا قولِ خودتان کلک زدید میتوانستید یک کار استودیویی بسازید.
بگذریم که اعتقادات من چیست. اعتقادات برای هر فردی خیلی شخصی است. اما اینجا حرف از حضرت علی(ع) و امیرالمؤمنین به میان میآید. اگر چیزهایی که من از این مردِ بزرگ (اما علی (ع)) خواندهام هرکس بخواند عاشق این مرد میشود. این نکته را به لحاظ علمی گفتم؛ یک نمونه در مورد گاهشماری ایران هیچکس مأخذ گاهشماریهای ما را نمیداند مگر اینکه رجوع کرده باشد به متنی که حضرت علی(ع) درباره اصحاب رَس گفتند سابقه گاهشمار داستانی دارد که اینجا جای گفتنِ آن نیست.
من رفتم و اینها را پیدا کردم؛ این مرد از کجا میدانسته به جز این است که ایشان به علوم اوایل دسترسی دارند. حضرت علی(ع) برای من متفاوت و فراتر از یک شخصیت دینی است. شخصیت دینی یکی از وجوه ایشان است و شکی در آن وجود ندارد. امام اول شیعیان، اما ایشان بزرگتر از اینهاست. من از حضرت علی(ع) حرف میزنم منقلب میشوم برایم این شخصیت متفاوت است. صوفی نیستم مخلصم و واقعاً حضرت علی(ع) را دوست دارم.
تلویزیون جایی است که باید بندباز باشی!
* درباره این عشقی که به امیرالمومنین(ع) صحبت میکنید و آن وجوه علمی را در بخشهای مختلف سریال میبینیم. در واقع هم تاریخ را میبینیم که خیلی مهم است چه اتفاقاتی افتاده و هم مظلومیت حضرت علی(ع) که روایتها گلدرشت نیستند. چون مخاطب سریال چه در آن مقطع و چه الان که بازپخش میشود کشورهای جهان اسلاماند که بخشی از این مخاطبین، اهلسنت هم هستند. چطور به این روایت رسیدید که برخی میگفتند آیا سریال «امام علی(ع)» نمیتوانست مثل برخی از کارهای برجسته تاریخی دیگر نوع روایتش را به سمت داستانگویی ببرد؟
اول اینکه در مورد اینکه گلدرشت حرف نزدیم با دقت به این نکته اشاره کردید. کاری که میخواهد در واقع جنبه اعتقادی داشته باشد عین بندبازی است. یک بندباز وقتی روی ریسمان است اگر 50 درصد به راست بیفتد و 50 درصد به چپ کار درست پیشمیرود؛ به این معنی که تا وقتی که این تعادل را حفظ کند، نمیافتد. در عالمِ ایدئولوژی و اعتقاد که دو نکته متفاوتیاند اگر این تعادل را نتوانند در القای باور برقرار کنند گویی به بیننده گفتی اینطوری فکر کند! و این توهین است. یعنی آنچیزی را که منع میکنی حرص پیدا میکند؛ اتفاقی که امروز در کشور ما افتاده و آنقدر گفتیم شما اینطوری فکر کنید. میبینید این خیابانهای ما است.
برای اینکه مسیر تبلیغ را غلط رفتیم و من زمانی که در سازمان صداوسیما فعال بودم فریاد میزدم مستقیم تبلیغ نکنید! تلویزیون جایی است که باید بندباز باشی! اگر بندبازی را بلد باشی و بدانی تبلیغ را حتماً میتوانی پیش ببری. ما الگو داریم، نمیگویم شما یک کار خارقالعاده کشف کنید و بسازید. ببینید هالیوود درباره افبیآی میسازد از اول تا آخر اثر را نگاه کنید علیه آن سزمان یعنی اف بی آی حرف میزند؛ اما در پایان وقتی تماشاگر از درِ سینما بیرون میآید به افبیآی حق میدهد که مثلا فلان برخورد را داشته و طور دیگری آن را قضاوت میکند.
سریال امام علی(ع) رکوردشکنی کرد
* خواستید امام علی(ع) را طوری بسازید که مخاطب خودش قضاوت کند؟
بله. باید خود مخاطب انتخاب کند به همین جهت هم در سازمان صدا و سیما یا تلویزیون یعنی از ابتدای تأسیس، رکوردِ بیشترین مخاطب و استقبال را سریال «امام علی(ع)» شکست.
* بعدها آمدند در نقدها نوشتند، ای کاش سریال «امام علی» داستانگو بود یعنی روایت داستانگویی داشت و نیاز به سریال دیگری درباره امام علی(ع) نبود. نظرتان چیست آیا نوع روایت تاریخی که داشتید درستتر بود یا به سمت روایت داستانگونه میرفتید؟
داستان چه کسی را بسازیم؟ داستانی روایت کنیم یک گروه از مسلمانان باشند گروههای دیگر منتقد میشوند پس داستان نباید گفت تاریخ را باید روایت کرد آنهم مشترکاتِ تاریخی که وجود دارد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از افزایش آمار شهدا در لبنان تا وحشت شهرکنشینان از بازگشت به خان
حزب الله لبنان
رهبر انقلاب در خطبه دوم نماز جمعه
کانال فتح خون برگزار میکند، دلنوشته ادبی برای سید عزیز مقاومت
رژه نیروهای مسلح در تهران برگزار شد/ نمایش جدیدترین پهپاد ساخت ا
نام پیامبر اکرم در قرآن
ادعای بیاساس گروه 7 علیه ایران
بنیاسرائیل در قرآن؛ از الگوی تاریخی تا عبرت ابدی
آموزههای اربعین ریشه در قرآن دارد
خون شهید اسماعیل هنیه موجب استحکام جبهه مقاومت شد
[عناوین آرشیوشده]